اخلاق در بازار
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۷۰۰۵۹
به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بازار در ایران تنها مکانی برای مبادله و اقتصاد نبوده است بلکه همواره به عنوان نهادی اجتماعی در کنار نهاد سیاست و دین قرار داشته است.
مهمترین سرمایهای که در بازار وجود داشته است، اعتماد و سرمایهی اجتماعی بوده است. این سرمایه اجتماعی و اعتماد منتج از آن، ریشه در دین داشته و از آن حاصل میآمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اخلاق در بازار (مطالعهای در اخلاق حرفهای سه نسل از زرگران و فرشفروشان بازار خوی) عنوان پژوهشی است که توسط محمد پورقاسم انجام شده است. از نظر پورقاسم بازاریان با استفاده از پایگاه اجتماعی خود در کنار تبلیغ دین، با اخلاق به خصوصی که داشتند به صورت الگو در جامعه دیده میشدند. این تصوری است که از بازاریان یک یا دو نسل گذشته وجود دارد.
نویسنده در این مقاله میخواهد بداند که این تصور تا چه حد با واقعیات موجود همخوانی دارد؛ از این رو با تاکید بر شناسایی الگوی اخلاقی بازاریان، تفاوتهای نسلی موجود در میان ۳ نسل از زرگران و فرشفروشان (به عنوان ۲ صنفی که از زمانهای قدیم بخشی از بازار را به خود اختصاص میدادند و تا کنون نیز به صورتی گسترده جایگاه خود را حفظ نمودهاند) از منظر نگرش به اخلاق و همچنین ریشههای اعمال اخلاقی آنها را قابل فهم کند.
* اخلاق چیست و مبادی آن کدام است؟
در واقع میخواهد به سوال کلی «اخلاق چیست و مبادی آن کدام است؟» از دریچه بررسی این ۳ نسل از بازاریان پاسخ دهد. از این رو اخلاق در بازار را برای مطالعه برگزیدهاست، در این موضوع در پژوهش اگرچه مبنای اقتصادی دارد، اما این وجه اقتصادی با دو وجه و رکن مهم سیاسی و دینی همراه شده و سه ضلع یک مثلث را تشکیل میدهد که همواره در حیات اجتماعی مردم نقش مهمی ایفا میکند.
این پژوهش به صورت میدانی و با روش کیفی انجام شده است، پژوهشی که در عین توجه به نگاه از بیرون، بر فهم دنیای ذهنی و نیز رفتارهای عینی گروه مورد مطالعه از منظر خودشان تاکید دارد.
به این رویکرد در انسانشناسی، نگاه از درون، «مردمنگاری نوین» یا «معنیشناسی قومی» میگویند. این رویکرد، ارزیابی مقولات مفهومی را براساس ارتباط آنها با نظریات، بیاعتبار دانسته و در مقابل، به دنبال درک مقولهبندیهای خود جامعه مورد مطالعه در قبال مسئله است.
مهمترین تکنیک جمعآوری داده در این پژوهش، مشاهده و مصاحبه بوده است. در مصاحبهها از افراد خواسته شده در مورد سؤال اصلی که از آنها پرسیده میشده (اخلاق چیست و عمل اخلاقی کدام است؟) صحبت کنند و در ادامه به صورت مصاحبهای باز سایر سؤالات نیز تا حد امکان پرسیده میشد.
گروه مورد مطالعه پژوهش حاضر فعالان در بازار خوی و مشخصاًفعالان صنوف فرش و طلا بودهاند. از هر صنف سه نسل و از هر نسل دو یا سه نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند و در انتخاب مصاحبه شونده نیز سعی شده است تا حد امکان، از افراد خانوادههایی که ۳ نسل از آنان در یک شغل فعال بوده و در قید حیات هستند استفاده شود تا زمینههای خانوادگی، اجتماعی، تربیتی و طبقاتی کمترین تاثیر مختل کننده را در پژوهش داشته باشد.
در این پژوهش با توجه به ماهیت آن که یک تحقیق توصیفی- تحلیلی است، از چهارچوب نظری مشخصی استفاده نشده است لیکن مهمترین راهنمای آن نظریات مردمشناسی انتقادی بوده است و همچنین نظریه کنش و سرمایههای بوردیو نیز به عنوان چراغ راهی در مسیر پژوهش مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند.
در نهایت اینکه بر اساس نتایج به دست آمده، بازار در دوران گذشته، نامی معادل اعتماد بوده است. نهادی که به عنوان میانجی مابین قدرت و تودههای مردم عمل میکرد که با تغییرات نسلی اتفاق افتاده در ایران، این جایگاه بازار و بازاریان دچار تغییر شده است. نسل جدیدی که ظهور کردهاند، جوانانی هستند که به صورت حرفهای فعالیت اقتصادی را سرلوحهی امور خود قرار دادهاند و همراهی با نهاد دین و سیاست را وانهادهاند.
در تحلیل نهایی پژوهشگر این پژوهش معتقد است که اخلاق نسل جدید از اخلاق مبتنی بر دین در نسل اول به اخلاق مبتنی بر عرف در نسل دوم و در نسل سوم به اخلاق حرفهای تغییر شکل داده است و به تبع آن نسلهای دوم و سوم نقش میانجیگری خود را نیز از دست داده است و این اتفاق به خصوص در نسل سوم که خودارجاعی را جایگزین ارجاعات دینی کرده است بیشتر نمود دارد؛ بنابراین مبادی اخلاقی این سه نسل نیز دچار تغییراتی اساسی گشته است.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: بازار اخلاق پژوهش خوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۷۰۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلبریتیها و سندروم فتوشاپ سازی
طی چند روز گذشته که خبر بیماری ترانه علیدوستی در شبکههای اجتماعی به اصطلاح ترند و وایرال شده شاهد انتشار انواع و اَشکال عکسهایی بودهایم که از طریق فوتوفن فتوشاپ یا تمهیدات هوش مصنوعی، او را بر تخت بیمارستان نشان میدهد که هر بار یکی از بازیگران یا چهرههای سرشناس در کنارش ایستاده است.
به گزارش عصر ایران؛ یکی از مهمترین عکسهایی که دستمایۀ این جعلهای فتوشاپی قرار گرفته است مربوط به بستری شدن «الناز شاکردوست» است که ظاهرا سر صحنه یکی از فیلمها مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود و برخی از بازیگران در آن زمان به عیادتش رفته بودند.
در یکی از این جعلهای فتوشاپی، سر ترانه علیدوستی را به جای الناز شاکردوست گذاشتهاند و سر حمید علیدوستی پدر ترانه را به جای مهران مدیری! جالب اینکه آنقدر این جعل ناشیانه است که حتی موهای مهران مدیری را بر صورت پدر ترانه علیدوستی (که خود نیز به عنوان ستارۀ پیشین فوتبال شهرت و محبوبیت دارد) گذاشته بودند یا به این فکر نمیکردند حمید علیدوستی لباس زمستانی به تن دارد که با هوای بهاری اکنون همخوانی ندارد.
آنچه بر تاسف این سندرم فتوشاپسازی میافراید، استفاده برخی از صفحات سینمایی و خبری در اینستاگرام و تلگرام از همین عکسها و اخبار جعلی است که حتی به اخلاق حرفهای خود هم پایبند نیستند و بدون آزمودن صحت خبر به انتشار آن دست میزنند.
این حجم بالای تولید اخبار و تصاویر جعلی، صرفا برای جذب فالوئر بیشتر و منافع مالی و کاری برآمده از آن صورت گرفته و مصداقی از بی اخلاقی رسانهای است و یا بی اطلاعی و سادهانگاری.
البته زندگی سلبریتیها و کنجکاوی برای کشف رخدادهای آن، در همه جای دنیا وجود دارد، اما جعل عکس و خبر برای جلب فالوئر و دنبالکننده بیشتر را نمیتوان ذیل فرهنگ هواداری قرار داد.
به نظر میرسد این سندروم ناشی از نوعی اختلال عاطفی در بخشی از جامعه ماست که نیازمند توجهاند. توجهی افراطی که برای جلب نظر دیگران به خود، به جعل خبر دست زده و با خبرسازیهای کذب، کمبود توجه خود را جبران و ارضا میکند. ظهور و گسترش هوش مصنوعی و کاربرد عمومی آن هم بر شدت این سندرم افزوده و شاهد جعل انواع و اقسام عکس و ویدئوهایی هستیم که اغلب با تصویری از سلبریتیها گره میخورد و به تولید محتواهای کاذب و جعلی میانجامد که صرفا به مثابه تمهیدات سودجویانه مورد استفاده قرار میگیرد.
واقعیت این است که پاپاراتزیها هم در جهان رسانهای، قواعد و قوانین خود را دارند و در دایره اخلاق حرفهای فعالیت میکنند. آنچه در شبکههای اجتماعی ما به واسطه فناوریهای نوین دیجیتالی صورت میگیرد نوعی دستکاری در واقعیت است و میتواند مصداق فریب افکار عمومی به مثابه جرم هم تعریف شود. این جعلسازیها نه نتها به اعتماد عمومی خدشه وارد میکند بلکه زیست فردی سلبریتیها را هم دچار مخاطراتی میسازد.
اگر بخواهیم این رخداد را در یک خوانش کلیتر جامعهشناسانه مورد تحلیل قرار دهیم باید آن را مصداقی از گفتمان ابتذال بدانیم که متاسفانه بر زیست-مجازی ما حاکم شده و سلامت روایت و سلامت روانی را تهدید میکند.
گاه برخی از این محتواهای ساختگی مصداق شوخی و کمدی است که صرفا برای خنده و سرگرمی تولید میشوند و همه کارکرد آن را میدانند مثل شوخی تصویری که چند سال پیش با عباس جدیدی در گرفتن عکس سلفی شده بود، اما جعل عکسی که در ارتباط با خبر بیماری ترانه علیدوستی صورت گرفته نه شوخی کردن با خبر که شوخی گرفتن خبر و اطلاع رسانی بود و میتواند آسیبهای اجتماعی گزندهای در پی داشته باشد و اخلاق عمومی را در سراشیب سقوط قرار دهد. سوء استفاده از شهرت فقط توسط افراد مشهور صورت نمیگیرد بلکه گاهی با شهرت آنها صورت میگیرد و این هشداری است تا بفهمیم در جهان رسانهای امروز، رعایت اخلاق رسانهای ضرورت بیشتری دارد.